"قرآن به عنوان کتاب هدایت آدمی به سوی کمالات شایسته بشری، دربرگیرنده دو دسته ازگزاره های شناختی و آموزه های دستوری است. این گزاره های شناختی و دستوری، موقعیتبشر را در هستی تبیین می کند و راه های دستیابی به موفقیت و کمالات را به وی مینمایاند.
درتحلیل قرآن ارتباط تنگاتنگی میان عمل انسان و وقایع طبیعی دیده می شود و این گونهنیست که هریک راهی مستقل و جدا از هم را می پیمایند و رفتارها و کردارهای ویتأثیری در هستی و امور خلقی و تکوینی به جا نمی گذارد. بلکه در تحلیل قرآن نه تنهاکردارهای انسان موجبات رشد و بهبودی وضعیت زیست گیاهان و جانوران را سبب می شود ویا آن ها را در موقعیت های خطرناکی چون نیستی گونه های مختلف گیاهی و جانوری قرارمی دهد بلکه حتی در تحلیل قرآن بینشها و باورهای آدمی می تواند در بهبودی ویانابودی محیط زیست گیاهی وج انواری موثر باشد. از سویی سخن از تأثیر زیانبار رفتارهاو کردارهای بشری به میان می آورد و می فرماید: ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبتایدی الناس؛ به سبب کردارهای آدمی فساد و تباهی در خشکی ها و دریاها ظهور کرده استو محیط زیست گیاهی و جانوری دریا و خشکی در معرض خطر و نابودی قرار گرفته است و ازسویی دیگر می فرماید که اگر مردمان ایمان می آوردند برکات زمین و آسمان ها بر ایشانفرو فرستاده می شد و آدمیان از محیط زیستی برخوردار همراه با آسایش و آرامش سود میبردند ویا با اشاره به مسئله استغفار و توبه کردن به درگاه خداوند سخن از ریزشباران ها و افزایش توانمندی به میان می آید و می فرماید: ویا قوم استغفروا ربکم ثمتوبوا الیه یرسل السماء علیکم مدرارا ویزدکم قوه الی قوتکم؛ ای ملتم به درگاهپروردگارتان استفغار کرده و به سوی او بازگردید و توبه کنید تا آسمان باران هایبسیارش را بر شما فرو فرستد و بر نیرو و توان شما بیافزاید.
در نگرش قرآن ربوبیتالهی و مقام پروردگاری خداوند عامل مهمی در افزایش ویا کاهش بارندگی شمرده شده استو هرگونه باور و کردار آدمی را با عوامل تکوینی مرتبط می سازد. بر این اساس نمیتوان گفت که هریک از عوامل تکوینی و تشریعی راه جداگانه ای را می پیمایند وارتباطی میان باورها و ایمان ها ویا رفتارها و کردارهای آدمی ازیک سو و مسئلهخشکسالی و سیل ویا زلزله و دیگر بلایای طبیعی نیست؛ زیرا اگر به مسئله ربوبیتآفریدگار توانا و فرزانه توجه شود به روشنی دانسته می شود که خداوند برای هدایت بشرهر چند با تازیانه بلا و ابتلا و امتحان و ترساندن از دوزخ و مانند آن می کوشد تاآدمی را به تفکر و تدبر اندازد و از بیراهه به راه آورده و از کژی اندیشی وکژرفتاری باز دارد. از این روست که در تحلیل قرآنی مقام ربوبیت الهی است که آدمی رادچار امتحانات و ابتلائات متعدد می سازد تایا به راه آید ویا ظرفیت ها واستعدادهای سرشته در ذات خویش را به فعلیت رساند و خود را به سوی کمالات بکشاند. مقام پروردگاری هر چند که گاه موجب می شود تا شخص در رفاه و به تعبیر قرآنی در سراء (نعمت ها و آسایش) قرار گیرد ولی گاه به ضراء (زیان و ضرر) می گیرد. از این رو نهوجود آسایش و نعمت نشان از کرامت و شرافت شخص است و نه ضرر و زیان دلیل بر دوری ازخداوند و خوارسازی الهی می باشد.
خداوند در سوره فجر و چندین آیه دیگر دیدگاهیکه افزایش رفاه در شخص ویا جامعه ای را دلیل بر هدایت بودن و کرامت ایشان ویاقرار گرفتن در سختی ویا کمبود را دلیل بر اهانت و خواری او در نزد خداوند تلقی میشود را به نقد می کشد و می فرماید که هیچ یک از افزایش ویا کاهش رفاه و آسایش ویاسختی و رنج و بلا دلیلی بر خواری شخص ویا کرامت و شرافت وی در نزد خداوند ندارد؛زیرا بسیاری از این علل و عوامل از باب آزمون و امتحان است و خداوند شخص ویا جامعهای را به هریک از دوگانه های متضاد می آزماید تا ظرفیت های خویش را آشکار ویا ازبیراهه بیرون آمده و در مسیر کمالی قرار گیرند. از این رو برخی از این امور میتواند از باب تنبیه ویا تبصره و آگاهی بخشی و تذکر باشد.
بر این اساس، شناختاین که کدامیک از ضراءیا سراء از باب تنبیه ویا تذکره ویا رحمت و نعمت بخشی استو کدام نیست نیازمند تامل و تدبر است. با این همه آن چنان که از آیات قرآنی به دستمی آید گرفتاری جوامع به هریک از بلایای طبیعی و غیرطبیعی می تواند مرتبط با عملکرد جمعی جامعه باشد.
یکی از بلایای طبیعی که می تواند متاثر از عمل کرد ویاباورها و اعتقادات بشری باشد بلای خشکسالی است که در این نوشتار به آن پرداخته میشود و تحلیل خداوند از این مساله را بر اساس آیات وحیانی قرآن به دست داده میشود.امتحان به خشکسالی یکی از تحلیل های قرآن نسبت به بلای خشکسالی آن استکه این پدیده طبیعی از باب آزمون و امتحان مردمان جامعه ویا منطقه ای است. خداونددر آیه 17 سوره قلم بیان می کند که خداوند اهل مکه را در عصر پیامبر(ص) به خشکسالیو قحطی مبتلا و آزموده است؛ زیرا چنان که شیخ طبرسی در مجمع البیان ذیل آیه بیان میکند مراد از واژه بلوناهم همان آزمودن ایشان به بلای خشکسالی و قطحی بوده است (مجمعالبیان ج 9 و 10ص 505) .
خداوند در آیه 155 سوره بقره اصولایکی از روش های آزمونیخود را ایجاد خشکسالی و کمبود مواد غذایی و گرسنگی بیان می کند و می فرماید: ولنبلونکم بشی من... والجوع و نقص من الاموال؛ که بی گمان مراد از جوع و گرسنگی همانقحطی است که در آیه مسبب به جای سبب بیان شده است. در حقیقت خداوند می خواهد بیانکند که ما مردمان را به چیزی چون قحطی (گرسنگی) می آزماییم (روح المعانی ج 2 جزء2ص 33 و تفسیر منیر ج 2 ص 38).
علت این امر در مواردی که خداوند در قرآن گزارش میکند دوری مردمان جامعه از خداوند و اوامر و آموزه های وحیانی او بوده است. خداونداز وضعیتی که قوم نوح به سبب کفر گرفتار آن شدند و به بلای طبیعی خشکسالی دچار شدهبودند گزارش می کند و این مساله را مطرح می سازد که آنان چون به خداوند کفر ورزیدندویا به آموزه های وحیانی خداوند عمل نکرده و آن را تکذیب کردند گرفتار مشکلخشکسالی شدند. از این رو از زبان پیامبرشان نوح(ع) از ایشان می خواهد که استغفار وتوبه کنند و به سوی خداوند بازگردند تا از گرفتاری خشکسالی و گرسنگی و قحطی رهایییابند (نوح آیات 10 و 11). در عصر حکومت شاهی در مصر نیز خشکسالی سختی پدید آمدکه مرتبط به اعتمال مردمان بود. این خشکسالی به سبب داستان معروفیوسف(ع) و تعبیرخواب آن حضرت معروف و مشهور است و همگان از آن اطلاع دارند (یوسف آیات 43 تا48).
پدیده خشکسالی به سبب کفر و عناد فرعونیان در عصر موسی(ع) نیز در مصر تکرارمی شود و آیات 130 و 131 سوره اعراف به این مساله می پردازد و می فرماید: و لقداخذنا آل فرعون بالسنین و نقص من الثمرات لعلهمیذکرون؛ ما فرعونیان را به گرسنگی وکمبود در محصولات گرفتیم و آنان را دچار قحطی و کمبود موادغذایی کردیم تا شاید آنانپند گیرند و به راه توحید و عبودیت بازگردند.
قوم عاد نیز به سبب کفر و عناد وتکذیب و رفتارهای دور از تقوای خویش گرفتار خشکسالی و قحطی می شوند که آیه 50 و 52سوره هود بدان پرداخته است. شیخ طبرسی در مجمع البیان می نویسد: از این که حضرتهود(ع) از مردمان و ملت خویش می خواهد که از کارهای خویش استغفار کنند و به سویخداوند بازگردند و توبه کنند تا باران بر ایشان ببارد می توان دریافت که مردم هودبه سبب گناهان و کفر خویش گرفتار خشکسالی شدند. از این روست که هود می فرماید کهاگر توبه کنند خداوند رحمتش را بر آنان نازل می کند و از آسمان باران بر ایشان فرومی ریزد تا از خشکسالی و قحطی رهایی یابند(مجمع البیان ج5 و 6ص 258).
شیخ طبرسیبا اشاره به آیه 112 سوره نحل که درباره گرفتاری مردمان به جامه گرسنگی و ترس مطرحشده است می نویسد: گفته شده که مقصود از قریه و آبادیی که به این گرفتاری دچار شدهبودند مردمان مکه بودند که خداوند آنان را به سبب کفرشان به هفت سال قحطی دچار کردهبود. (همان ص600) زمخشری در کشاف آیه 74و 76 سوره مومنون را نیز به مساله قحطی وخشکسالی مکه نسبت می دهد و شان نزول آن را همان خشکسالی بر می شمارد.(کشاف ج 3آیه197)
بسیاری از مفسران با اشاره به آیه 4 سوره قریش می گویند: مراد از جوع درآیه قحطی و خشکسالی بوده که مردمان قریش بدان گرفتار شدند به گونه ای که آنان مردارو استخوان می خوردند (کشاف ج4، ص803 و نیز تفسیر التحریر و التنویر ج 30 جزء 30ص55). به هر حال کفر و کردارهای دور از آموزه های وحیانی عاملی مهم درباره بسیاریاز خشکسالی هایی بوده است که قرآن گزارش کرده است تا مردمان با آگاهی به عللخشکسالی خود را بازیابند و راه درست در پیش گیرند.
بنابراین از نظر قرآن از مهمترین علل و عوامل خشکسالی می توان به شرک و دوری از توحید اشاره کرد که عامل مهمابتلای قوم های عاد و نوح و قریش به بلای خشکسالی بوده است. (هود آیه 50و 52و نوحآیه 10و 11 و قریش آیه 4)
از دیگر علل و عواملی که خداوند در قرآن به عنوان عاملمهم خشکسالی و قحطی بیان می کند گناهان و خروج ملت و جامعه ای از آموزه های وحیانیو تجاوز از حدود الهی است.
خداوند در آیه 52و 53 سوره هود این علت را مطرح میسازد. از این روست که از زبان پیامبران قوم از ایشان می خواهد تا از گناهان خویشاستغفار کنند و با بازگشت و توبه به سوی خدا از شر بلای به ظاهر طبیعی خشکسالیبرهند. از دیگر علل و عواملی که خداوند در قرآن برای خشکسالی و قحطی بیان می کندکفران نعمت است که در آیه 112 سوره نحل بدان اشاره شده است.به هر حال علل وعواملی چند برای خشکسالی بیان شده است که کفر به خدا و کفران نعمت و گناه از مهمترین علل و عواملی است که در آیات قرآن بدان اشاره رفته است. فلسفه آن هر چه باشدنمی توان از پندپذیری و بازگشت به خدا در آن چشم پوشید به این معنا که خداوندمردمان را به خشکسالی می آزماید تا از بیراهه به راه آیند و خود را در مسیر کمالیقرار دهند.بنابر این می توان علت مهم باران و فراوانی روزی را در ایمان وبازگشت به خدا و توبه از گناهان و رفتارها و کردارهای پسندیده و نیک جست؛ از اینروست که خداوند جامعه ای بتواند در مسیر کمالی قرار گیرد و به خدا ایمان و کردارهایپسندیده نیکی داشته باشد به عنوان جامعه نمونه یاد می کند که به سبب افزایش رزق وروزی آسمانی و زمینی در امنیت غذایی و آرامش روحی و روانی قرار می گیرد. (نحل آیه112) مبارزه با خشکسالی با این که بر این باوریم که در تحلیل قرآنی کفر وگناه و شرک از مهم ترین علل و عوامل خشکسالی است و می توان با استغفار و توبه بهسوی خدا و انجام کردارهای نیک و صالح از بلای خشکسالی گریخت ولی می توان گفت هرجامعه و نظام سالم حکومتی می بایست برای مبارزه با خشکسالی افزون بر کارهای معنوی وفرهنگی کارهای دیگری را نیز در پیش گیرد. از این رو است که آیات چندی به مسالهبرنامه ریزی مدیریت آب و غذا پرداخته است.
از جمله برنامه ریزی برای مصون ماندناز عوارض قحطی و خشکسالی می توان به مساله برنامه ریزی در تولید و توزیع مواد غذایی)یوسف آیه 46 و 47) و مدیریت آب و سدسازی و ذخیره سازی تولیدات و صرفه جویی در مصرفو نظارت و دخالت مستقیم دولت در تولید و توزیع مواد غذایی اشاره کرد. (یوسف آیات 46تا 48)
تحلیل قرآن از مساله خشکسالی نشان می دهد که نمی بایست تنها به دعا ونیایش و تغییر بینش و نگرش بسنده کرد بلکه افزون بر فعالیت های فرهنگی و معنوی برهمگان به ویژه بر دولتمردان به عنوان مسئولیت اجتماعی لازم و ضروری است تا برایمدیریت آب و غذا دارای برنامه باشند و هیچ از امور پیش گفته از مسئولیت دولت نمیکاهد و دولت ها نمی توانند با اشاره به مساله کفران نعمت ویا افزایش گناه و مانندآن شانه از مسئولیت های خویش بیرون کنند."
http://drought.iranhydrology.net
بسم الله الرحمن الرحیم
بر اساس روایات مستدل و مستند معصومین (ع) سرزمین حجاز <عربستان کنونی> در روایات مربوط به آخر الزمان، آبستن حوادث بسیار مهمی است. از مهمترین این حوادث می توان به اختلافات داخلی در خاندان پادشاهی حجاز، درگیری های نظامی در سرزمین حجاز،قتل نفس زکیه در مسجدالحرام،خسف یا فرو رفتن سپاهیان سفیانی در بیابان بیداء عربستان و مهمتر از همه، ظهور حضرت مهدی (عجل الله) از شهر مکه، اشاره کرد. وقایع مربوط به اختلافات خاندان پادشاهی حجاز و مرگ آخرین پادشاه مقتدر این خاندان به نام عبدالله، نشانه ای است که در سالهای نزدیک به ظهور اتفاق می افتد و نشانه مهمی برای نزدیکی زمان ظهورحضرت حجت (عجل الله) می باشد و میتوان آنرا به عنوان قطعه اول پازل ظهور انتخاب و معرفی کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، خواهر شهید احمدی روشن ظهر امروز در جمع بسیجیان دانشجو در سپاه ناحیه امام صادق(ع) اصفهان با اشاره به اینکه از شهادت برادرم بسیار خوشحالم، اظهار داشت: فقدان مصطفی و غم از دست دادن و ندیدن او ما را اذیت میکند.
وی با بیان اینکه مصطفی الگوی من بود، افزود: من خواهر کوچکتر مصطفی و همیشه در صحبتهای خود با دوستان از برادرم تعریف میکردم و دوستانم همیشه از من سوال میکردند که مگر برادر تو چه خصوصیتی دارد که این قدر تعریف آن را میکنی.
احمدی روشن تصریح کرد: اکنون پس از شهادت برادرم همه دوستانم فهمیدند که برادر من که بوده است و من با کمال افتخار فایل احمدی روشن را یدک میکشم.
وی ادامه داد: مصطفی الگوی بسیار مناسبی برای همه جوانان است و من الگوی رفتاری آن را برای خودم سر مشق قرار میدهم.
خواهر شهید احمدی روشن بیان داشت: به توصیه برادرم بود که در رشته پلیمری ادامه تحصیل دادم و قصد دارم آرزوی برادرم که گرفتن دکترا است عمل کنم.
وی خطاب به همه بسیجیان گفت: من بسیجی نیستم اما درخواست میکنم از همه شما که همانند مصطفی جاذبه و با همه اقشار جوان جامعه هم صحبت باشید.
احمدی روشن تصریح کرد: بسیجی باید انعطافپذیر باشد و حرف مخالف را بپذیرد و برادرم از این افرادی بود که با همه قشری دوست و شنوای حرف همه بود.
وی با تاکید به اینکه مصطفی همه خصوصیات یک انسان کامل را در سن 32 سالگی داشت، اضافه کرد: مصطفی در اوج انسانیت به شهادت رسید.
به گزارش فارس، شهید احمدی روشن دارای سه خواهر است خواهر بزرگتر کارشناسی ارشد اصلاح نباتات از دانشگاه تربیت مدرس، خواهر بعدی کارشناسی ارشد اقتصاد و آخرین خواهر هم دانشجوی کارشناسی ارشد پلیمر در دانشگاه امیر کبیر است که ظهر امروز در جمع بسیجیان دانشجو در اصفهان از خانواده این شهید تجلیل شد.
به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، حاج رحیم احمدی روشن ظهر امروز در جمع بسیجیان دانشجویان در سپاه ناحیه امام صادق(ع) اصفهان با اشاره به ویژگیهای اخلاقی این شهید اظهار داشت: مصطفی بسیار ولایت پذیر و تابعیت از ولایت داشت و اعتقاد راسخ به مهدویت و زمینه سازی ظهور امام زمان (عج) داشت. وی افزود: مصطفی متولد سال 58 و در همدان از خانواده مذهبی به دنیا آمد و تمام تحصیلات خود را تا دبیرستان در همان همدان به پایان رساند. پدر شهید احمدی روشن با بیان اینکه زمینههای گرایش مذهبی در مصطفی زیاد بود، تصریح کرد: همین گرایش وی منجر به همنشینی با دوستان مذهبی نیز شد. وی با اشاره به اینکه دوران نوجوانی در مراسمهای دعای کمیل، ندبه و توسل شرکت میکرد، ادامه داد: مصطفی به زیارت عاشورا بسیار اعتقاد داشت و هیچ وقت زیارت عاشورای آن ترک نمیشد. احمدی روشن به دوران تحصیلات دانشگاهی و رتبه 729 در رشته مهندسی شیمی اشاره کرد و گفت: پسرم در همه امور یاور خوبی در همه امور من بود. وی در ادامه به مراحل استخدام در سایت انرژی هستهای نطنز اصفهان اشاره کرد و افزود: پسرم یکی از پایهگذاران سایت هستهای نطنز است که فعالیت جهاد گونه و مضاعفی را در این مورد داشت. پدر این شهید بزرگوار با بیان اینکه در زمان غنی شدن اورانیوم ساعتهای طولانی را در سایت هستهای به سر میبرد، بیان داشت: با تلاشهای شبانهروزی دانشمندان بزرگی همچون این شهید بزرگوار بود که سه درصد از غنی سازی اورانیوم به نتیجه رسید. وی اضافه کرد: پسرم هر کاری را برای رضای خدا انجام میداد و به همین واسطه به فیض شهادت رسید.
|
عالم آل محمد صلّی الله علیه وآله
آنچه به دوره امامت حضرت امام صادق(علیه السلام) ویژگی خاصی بخشیده، استفاده ازعلم بی کران امامت، تربیت دانش طلبان و بنیان گذاری فکری و علمی مذهب تشیع است. در این باره چهار موضوع قابل توجه است
الف ـ دانش امام.
ب ـ ویژگی های عصر آن حضرت که منجر به حرکت علمی و پایه ریزی نهضت علمی شد.
ج ـ اولویت ها در نهضت علمی.
د ـ شیوه ها و اهداف و نتایج این نهضت علمی.
بنده از خدا پرسید :
چه چیز بشر شما را سخت متعجب می سازد ؟
خدا پاسخ داد :
کودکی شان
این که از کودکی شان زود خسته می شوند و عجله دارند تا بزرگ شوند،
بعد دوباره پس از مدتی آرزو می کنند که ای کاش کودک بودند .
این که سلامت خود را از دست می دهند تا پول به دست آورند
و بعد از مدتی دوباره پول هایشان را می دهند تا سلامت خود را به دست آورند .
این که با اضطراب به آینده می نگرند و حال را فراموش می کنند
بنابراین نه در حال زندگی میکنند و نه در آینده.
این که به گونه ای زندگی می کنند که گویی هرگز نخواهند مرد
و به گونه ای می میرند که گویی هرگز زنده نبوده اند .
پس از خداوند پرسید :
در مقام پروردگار می خواهی بنده هایت کدام درس های زندگی را بیاموزند ؟
خداوند گفت :
بیاموزند که نمی توانند کسی را وادار کنند که عاشقشان باشد،
تنها کاری که می توانند بکنند این است که خودشان او را دوست بدارند.
بیاموزند که فقط چند ثانیه طول می کشد تا زخم هایی عمیق در قلب کسانی
که دوستشان داریم ایجاد کنیم، اما سال ها طول می کشد تا این زخم ها را التیام بخشیم.
بیاموزند ثروتمند کسی نیست که بیشترین ها را دارد بلکه کسی است که به کمترین ها نیازمند است.
بیاموزند انسان هایی هستند که ما را دوست دارند فقط نمی دانند که چگونه احساساتشان رابیان کنند.
بیاموزند که دو نفر می توانند با هم به یک نقطه نگاه کنند اما به همان یک نقطه دو دیدمختلف داشته باشند.
بیاموزند کافی نیست که فقط دیگران را ببخشند بلکه باید بتوانند خود را نیز ببخشند.
پس بنده بار دیگر از خداوند پرسید:
آیا چیز دیگری هست که دوست دارید بنده هایتان بدانند؟
و خداوند فرمود:
فقط این که بدانند که من هستم ... همیشه و همه جا
http://apadana4.parsiblog.com/
احتمالا این روزها تیتر ازدواج سفید را در جاهای مختلف خوانده اید یا حداقل در برخی از سایت ها و رسانه ها شنیده اید. عنوانی که تقریبا تازه از راه رسیده و یا بهتر بگوییم تازه رشد کرده و در جامعه ما در حال مطرح شدن است. عبارتی که یکی از بهترین واژه های دین مقدس اسلام را هدف قرار داده و تلاش می کند تا مبانی آن را تا جایی که می تواند خراب کند. ازدواج در شرع مقدس اسلام جایگاه بلندی دارد ، در واقع یکی از ارکان حفظ دین ،ازدواج شرعی و مطابق با دین و شریعت است. مبدعان این عبارت هدفی غیر از مبارزه با دین ندارند و در ابتدای امر به دنبال ضربه زدن و مسخره کردن دین دارند و به قولی راهی برای فرار از دین و محدویت های دینی ابداع کرده اند. اینها با استفاده از کلمه با معنای ازدواج می خواهند رنگ و لعاب خوبی به خواسته هایشان بدهند و ظاهر خوبی به مطامع غیر شرعی خود بدهند و شاید بتوانند برخی از افراد خصوصا جوانان ما را به سمت خود جذب کنند.
با توجه به روایات به صورت خلاصه میتوان چنین گفت:
وقتی مردم جهان آماده پذیرش حضرت شدند، با دیدن علایم ظهور نگاهها متوجه مکه میشود. حضرت مهدی(عج) با اذن و امر خدا همراه با 313نفر از یاران در مسجد الحرام ظاهر میشوند و با معرفی خود ظهور را اعلام کرده و مردم را به سوی خدا و پیروی از خود دعوت میکند. با اعلام ظهور، یاران دیگر حضرت نیز به طرف مکه حرکت میکنند تا اینکه جمعیت یاران به ده هزار نفر میرسد و حضرت خروج میکند. مکه را به تصرف در میآورد و پس از اصلاح امور به طرف مدینه حرکت میکند. با تصرف این شهر و اصلاح امور آن به سمت عراق به راه میافتد. البته در طول حرکت یاران دیگری نیز به سپاه حضرت افزوده میشود. در عراق پس از ارشاد و راهنمایی، به جنگ با معاندان و لشکر ظالم سفیانی میپردازد که در نهایت به پیروزی حضرت و کشته شدن سفیانی و سپاه او میانجامد. سپس حضرت برای فتح بیت المقدس اقدام میکند. نزول حضرت عیسی(ع) و نماز خواندن ایشان پشت سر امام مهدی(ع) باعث میشود افراد زیادی از اهل کتاب به اسلام گرایش پیدا کنند و سر انجام با فرستادن یاران به نقاط مختلف عالم و فتح آن ، پیروزی نهایی برای اسلام رقم میخورد.
آنچه از روایات استفاده میشود این است که با ظهور حضرت مهدی(عج) مدیریت جامعه انسانی در دستان آن امام معصوم قرار میگیرد و با از بین رفتن مظاهر شرک و فساد، جهان به صورت یکپارچه تحت حاکمیت آن بزرگوار اداره میشود.
در آن روز؛ دین اسلام استقرار کامل یافته و بر همه دینها غلبه میکند.(توبه، آیه 32و33)
امنیت کامل بر جهان سایه میافکند و عبادت صحیح و خالصانه واقع میشود.(نور، آیه 55)
زمین از آن بندگان صالح خواهد شد(انبیاء، آیه 105).
عدالت فراگیر شده، علم به بالاترین درجه شکوفایی خواهد رسید. زمین برکات خود را آشکار میکند، عقول کامل شده و رشد در همه زمینهها اتفاق میافتد.(ر.ک نگین آفرینش نوشته جمی از محققین).
ما این امید را داریم که زمان ظهور را درک کرده و در رکاب حضرت باشیم، ولی اگر عمر ما به زمان ظهور متصل نشد؛ بنابرآنچه از قرآن و روایات استفاده میشود، این است که گروهی از مؤمنان ـ که قبل از ظهور از دنیا رفتهاند ـ به اذن خدا به دنیا برمیگردند و در رکاب حضرت و جزء یاران او خواهند بود. یاران آن بزرگوار هم از افرادی هستند که در زمان ظهور زندهاند و هم از کسانیاند که قبل از ظهور از دنیا رفته و دوباره زنده میشوند. لذا از ما خواسته شده که هر روز صبح دعای عهد بخوانیم(مفاتیح الجنان، بعد از دعای ندبه) امام صادق(ع) در روایتی فرمود: هر کس قبل از صبح این دعا را بخواند؛ از یاران قائم(عج) خواهد بود و اگر پیش از ظهور بمیرد، دوباره زنده شده و از قبر خارج میشود. در متن این دعا نیز ما از خدا میخواهیم اگر قبل از ظهور از دنیا رفتیم دوباره زنده شویم: «اللهم ان حال بینی و بینه الموت...».
بسم الله الرحمن الرحیم
داشتن کبد چرب به دلیل نداشتن علامت خاصی یکی از بیماریهای خاموش است و مصرف غذاهای چرب، کم تحرکی و اضافه وزن از عوامل ابتلا به این بیماری می باشد. روش های طبیعی درمان بسیاری وجود دارد که می توان از آنها برای پیشگیری از ابتلا به کبد چرب استفاده کرد. کم کاری کبد موجب می شود که انسان دچار افسرگی شود، چرا که وقتی مواد غذایی کافی از طریق کبد عبور نکند وبه سلول ها نرسد، سلول ها دچار کمبود می شوند و نمی توانند کار خود را به خوبی انجام دهند و همین امر موجب غم و اندوه در انسان می شود. علاوه بر این، تجمع مواد غذایی در کبد و به حالت سکون درآمدن آنها موجب گندیدگی و فساد می شود و این خود عامل بزرگی برای ایجاد غم و اندوه است.
زنان در قیام قائم
به تجربه ثابت شده که زنان در انقلابها نقش مؤثّر و تعیین کننده دارند، زنان هستند که جوانان رشید و سلحشور را در دامان پاک خود می پرورانند و در پشت جبهه و خانه داری، پشتیبان محکم و خوب برای مردان می شوند.
روایاتی که به ما رسیده، نشان دهنده این است که در قیام جهانی حضرت مهدی علیه السلام هم زنان حضور خواهند داشت.
امام باقر علیه السلام فرمود:
«سوگند به خدا، سیصد و اندی نفر مردمی آیند، در میانشان 50 نفر زن هستند، و در مکّه اجتماع می کنند، بی آنکه قبلاً وعده داده باشند، آمدنشان همچون ابرهای پاییزی است (که با حرکات تند می آیند و در آن مرکز جمع می گردند)».(«بحارالانوار»، ج 52، ص 223)
زنان باید شخصیّت و نیروی معنوی خود را بیابند و بدانند که می توانند نقش سازنده داشته باشند و از اصحاب صاحب الامر (عج) گردند، و در جبهه های سیاسی و نظامی، شرکت و تلاش فعّال نمایند و به پانسمان زخمی ها بپردازند و نوازشگر انقلابیون شوند.
«مفضّل» می گوید: «امام صادق علیه السلام فرمود: «همراه مهدی (عج) سیزده زن هست». عرض کردم: این بانوان برای چه در کنار مهدی (عج) هستند؟
فرمود: «اینها مجروحان را مداوا می کنند و از بیماران جنگی پرستاری می نمایند، چنانکه زنان در زمان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم همراه آن حضرت در جنگها این کارها را بر عهده می گرفتند». («اثباة الهداة»، ج 7، ص 150 و 171 - «حضرت مهدی (عج)، فروغ...»، ص 232)
.: Weblog Themes By Pichak :.