سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : شنبه 93/10/20 | 9:58 صبح | نویسنده : خواهر بسیجی

"قرآن به عنوان کتاب هدایت آدمی به سوی کمالات شایسته بشری، دربرگیرنده دو دسته ازگزاره های شناختی و آموزه های دستوری است. این گزاره های شناختی و دستوری، موقعیتبشر را در هستی تبیین می کند و راه های دستیابی به موفقیت و کمالات را به وی مینمایاند.

درتحلیل قرآن ارتباط تنگاتنگی میان عمل انسان و وقایع طبیعی دیده می شود و این گونهنیست که هریک راهی مستقل و جدا از هم را می پیمایند و رفتارها و کردارهای ویتأثیری در هستی و امور خلقی و تکوینی به جا نمی گذارد. بلکه در تحلیل قرآن نه تنهاکردارهای انسان موجبات رشد و بهبودی وضعیت زیست گیاهان و جانوران را سبب می شود ویا آن ها را در موقعیت های خطرناکی چون نیستی گونه های مختلف گیاهی و جانوری قرارمی دهد بلکه حتی در تحلیل قرآن بینشها و باورهای آدمی می تواند در بهبودی ویانابودی محیط زیست گیاهی وج انواری موثر باشد. از سویی سخن از تأثیر زیانبار رفتارهاو کردارهای بشری به میان می آورد و می فرماید: ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبتایدی الناس؛ به سبب کردارهای آدمی فساد و تباهی در خشکی ها و دریاها ظهور کرده استو محیط زیست گیاهی و جانوری دریا و خشکی در معرض خطر و نابودی قرار گرفته است و ازسویی دیگر می فرماید که اگر مردمان ایمان می آوردند برکات زمین و آسمان ها بر ایشانفرو فرستاده می شد و آدمیان از محیط زیستی برخوردار همراه با آسایش و آرامش سود میبردند ویا با اشاره به مسئله استغفار و توبه کردن به درگاه خداوند سخن از ریزشباران ها و افزایش توانمندی به میان می آید و می فرماید: ویا قوم استغفروا ربکم ثمتوبوا الیه یرسل السماء علیکم مدرارا ویزدکم قوه الی قوتکم؛ ای ملتم به درگاهپروردگارتان استفغار کرده و به سوی او بازگردید و توبه کنید تا آسمان باران هایبسیارش را بر شما فرو فرستد و بر نیرو و توان شما بیافزاید.
در نگرش قرآن ربوبیتالهی و مقام پروردگاری خداوند عامل مهمی در افزایش ویا کاهش بارندگی شمرده شده استو هرگونه باور و کردار آدمی را با عوامل تکوینی مرتبط می سازد. بر این اساس نمیتوان گفت که هریک از عوامل تکوینی و تشریعی راه جداگانه ای را می پیمایند وارتباطی میان باورها و ایمان ها ویا رفتارها و کردارهای آدمی ازیک سو و مسئلهخشکسالی و سیل ویا زلزله و دیگر بلایای طبیعی نیست؛ زیرا اگر به مسئله ربوبیتآفریدگار توانا و فرزانه توجه شود به روشنی دانسته می شود که خداوند برای هدایت بشرهر چند با تازیانه بلا و ابتلا و امتحان و ترساندن از دوزخ و مانند آن می کوشد تاآدمی را به تفکر و تدبر اندازد و از بیراهه به راه آورده و از کژی اندیشی وکژرفتاری باز دارد. از این روست که در تحلیل قرآنی مقام ربوبیت الهی است که آدمی رادچار امتحانات و ابتلائات متعدد می سازد تایا به راه آید ویا ظرفیت ها واستعدادهای سرشته در ذات خویش را به فعلیت رساند و خود را به سوی کمالات بکشاند. مقام پروردگاری هر چند که گاه موجب می شود تا شخص در رفاه و به تعبیر قرآنی در سراء (نعمت ها و آسایش) قرار گیرد ولی گاه به ضراء (زیان و ضرر) می گیرد. از این رو نهوجود آسایش و نعمت نشان از کرامت و شرافت شخص است و نه ضرر و زیان دلیل بر دوری ازخداوند و خوارسازی الهی می باشد.

خداوند در سوره فجر و چندین آیه دیگر دیدگاهیکه افزایش رفاه در شخص ویا جامعه ای را دلیل بر هدایت بودن و کرامت ایشان ویاقرار گرفتن در سختی ویا کمبود را دلیل بر اهانت و خواری او در نزد خداوند تلقی میشود را به نقد می کشد و می فرماید که هیچ یک از افزایش ویا کاهش رفاه و آسایش ویاسختی و رنج و بلا دلیلی بر خواری شخص ویا کرامت و شرافت وی در نزد خداوند ندارد؛زیرا بسیاری از این علل و عوامل از باب آزمون و امتحان است و خداوند شخص ویا جامعهای را به هریک از دوگانه های متضاد می آزماید تا ظرفیت های خویش را آشکار ویا ازبیراهه بیرون آمده و در مسیر کمالی قرار گیرند. از این رو برخی از این امور میتواند از باب تنبیه ویا تبصره و آگاهی بخشی و تذکر باشد.
بر این اساس، شناختاین که کدامیک از ضراءیا سراء از باب تنبیه ویا تذکره ویا رحمت و نعمت بخشی استو کدام نیست نیازمند تامل و تدبر است. با این همه آن چنان که از آیات قرآنی به دستمی آید گرفتاری جوامع به هریک از بلایای طبیعی و غیرطبیعی می تواند مرتبط با عملکرد جمعی جامعه باشد.
یکی از بلایای طبیعی که می تواند متاثر از عمل کرد ویاباورها و اعتقادات بشری باشد بلای خشکسالی است که در این نوشتار به آن پرداخته میشود و تحلیل خداوند از این مساله را بر اساس آیات وحیانی قرآن به دست داده میشود.امتحان به خشکسالی یکی از تحلیل های قرآن نسبت به بلای خشکسالی آن استکه این پدیده طبیعی از باب آزمون و امتحان مردمان جامعه ویا منطقه ای است. خداونددر آیه 17 سوره قلم بیان می کند که خداوند اهل مکه را در عصر پیامبر(ص) به خشکسالیو قحطی مبتلا و آزموده است؛ زیرا چنان که شیخ طبرسی در مجمع البیان ذیل آیه بیان میکند مراد از واژه بلوناهم همان آزمودن ایشان به بلای خشکسالی و قطحی بوده است (مجمعالبیان ج 9 و 10ص 505) .

خداوند در آیه 155 سوره بقره اصولایکی از روش های آزمونیخود را ایجاد خشکسالی و کمبود مواد غذایی و گرسنگی بیان می کند و می فرماید: ولنبلونکم بشی من... والجوع و نقص من الاموال؛ که بی گمان مراد از جوع و گرسنگی همانقحطی است که در آیه مسبب به جای سبب بیان شده است. در حقیقت خداوند می خواهد بیانکند که ما مردمان را به چیزی چون قحطی (گرسنگی) می آزماییم (روح المعانی ج 2 جزء2ص 33 و تفسیر منیر ج 2 ص 38).

علت این امر در مواردی که خداوند در قرآن گزارش میکند دوری مردمان جامعه از خداوند و اوامر و آموزه های وحیانی او بوده است. خداونداز وضعیتی که قوم نوح به سبب کفر گرفتار آن شدند و به بلای طبیعی خشکسالی دچار شدهبودند گزارش می کند و این مساله را مطرح می سازد که آنان چون به خداوند کفر ورزیدندویا به آموزه های وحیانی خداوند عمل نکرده و آن را تکذیب کردند گرفتار مشکلخشکسالی شدند. از این رو از زبان پیامبرشان نوح(ع) از ایشان می خواهد که استغفار وتوبه کنند و به سوی خداوند بازگردند تا از گرفتاری خشکسالی و گرسنگی و قحطی رهایییابند (نوح آیات 10 و 11). در عصر حکومت شاهی در مصر نیز خشکسالی سختی پدید آمدکه مرتبط به اعتمال مردمان بود. این خشکسالی به سبب داستان معروفیوسف(ع) و تعبیرخواب آن حضرت معروف و مشهور است و همگان از آن اطلاع دارند (یوسف آیات 43 تا48).

پدیده خشکسالی به سبب کفر و عناد فرعونیان در عصر موسی(ع) نیز در مصر تکرارمی شود و آیات 130 و 131 سوره اعراف به این مساله می پردازد و می فرماید: و لقداخذنا آل فرعون بالسنین و نقص من الثمرات لعلهمیذکرون؛ ما فرعونیان را به گرسنگی وکمبود در محصولات گرفتیم و آنان را دچار قحطی و کمبود موادغذایی کردیم تا شاید آنانپند گیرند و به راه توحید و عبودیت بازگردند.
قوم عاد نیز به سبب کفر و عناد وتکذیب و رفتارهای دور از تقوای خویش گرفتار خشکسالی و قحطی می شوند که آیه 50 و 52سوره هود بدان پرداخته است. شیخ طبرسی در مجمع البیان می نویسد: از این که حضرتهود(ع) از مردمان و ملت خویش می خواهد که از کارهای خویش استغفار کنند و به سویخداوند بازگردند و توبه کنند تا باران بر ایشان ببارد می توان دریافت که مردم هودبه سبب گناهان و کفر خویش گرفتار خشکسالی شدند. از این روست که هود می فرماید کهاگر توبه کنند خداوند رحمتش را بر آنان نازل می کند و از آسمان باران بر ایشان فرومی ریزد تا از خشکسالی و قحطی رهایی یابند(مجمع البیان ج5 و 6ص 258).

شیخ طبرسیبا اشاره به آیه 112 سوره نحل که درباره گرفتاری مردمان به جامه گرسنگی و ترس مطرحشده است می نویسد: گفته شده که مقصود از قریه و آبادیی که به این گرفتاری دچار شدهبودند مردمان مکه بودند که خداوند آنان را به سبب کفرشان به هفت سال قحطی دچار کردهبود. (همان ص600) زمخشری در کشاف آیه 74و 76 سوره مومنون را نیز به مساله قحطی وخشکسالی مکه نسبت می دهد و شان نزول آن را همان خشکسالی بر می شمارد.(کشاف ج 3آیه197)

بسیاری از مفسران با اشاره به آیه 4 سوره قریش می گویند: مراد از جوع درآیه قحطی و خشکسالی بوده که مردمان قریش بدان گرفتار شدند به گونه ای که آنان مردارو استخوان می خوردند (کشاف ج4، ص803 و نیز تفسیر التحریر و التنویر ج 30 جزء 30ص55). به هر حال کفر و کردارهای دور از آموزه های وحیانی عاملی مهم درباره بسیاریاز خشکسالی هایی بوده است که قرآن گزارش کرده است تا مردمان با آگاهی به عللخشکسالی خود را بازیابند و راه درست در پیش گیرند.
بنابراین از نظر قرآن از مهمترین علل و عوامل خشکسالی می توان به شرک و دوری از توحید اشاره کرد که عامل مهمابتلای قوم های عاد و نوح و قریش به بلای خشکسالی بوده است. (هود آیه 50و 52و نوحآیه 10و 11 و قریش آیه 4)

از دیگر علل و عواملی که خداوند در قرآن به عنوان عاملمهم خشکسالی و قحطی بیان می کند گناهان و خروج ملت و جامعه ای از آموزه های وحیانیو تجاوز از حدود الهی است.
خداوند در آیه 52و 53 سوره هود این علت را مطرح میسازد. از این روست که از زبان پیامبران قوم از ایشان می خواهد تا از گناهان خویشاستغفار کنند و با بازگشت و توبه به سوی خدا از شر بلای به ظاهر طبیعی خشکسالیبرهند.  از دیگر علل و عواملی که خداوند در قرآن برای خشکسالی و قحطی بیان می کندکفران نعمت است که در آیه 112 سوره نحل بدان اشاره شده است.به هر حال علل وعواملی چند برای خشکسالی بیان شده است که کفر به خدا و کفران نعمت و گناه از مهمترین علل و عواملی است که در آیات قرآن بدان اشاره رفته است. فلسفه آن هر چه باشدنمی توان از پندپذیری و بازگشت به خدا در آن چشم پوشید به این معنا که خداوندمردمان را به خشکسالی می آزماید تا از بیراهه به راه آیند و خود را در مسیر کمالیقرار دهند.بنابر این می توان علت مهم باران و فراوانی روزی را در ایمان وبازگشت به خدا و توبه از گناهان و رفتارها و کردارهای پسندیده و نیک جست؛ از اینروست که خداوند جامعه ای بتواند در مسیر کمالی قرار گیرد و به خدا ایمان و کردارهایپسندیده نیکی داشته باشد به عنوان جامعه نمونه یاد می کند که به سبب افزایش رزق وروزی آسمانی و زمینی در امنیت غذایی و آرامش روحی و روانی قرار می گیرد. (نحل آیه112) مبارزه با خشکسالی با این که بر این باوریم که در تحلیل قرآنی کفر وگناه و شرک از مهم ترین علل و عوامل خشکسالی است و می توان با استغفار و توبه بهسوی خدا و انجام کردارهای نیک و صالح از بلای خشکسالی گریخت ولی می توان گفت هرجامعه و نظام سالم حکومتی می بایست برای مبارزه با خشکسالی افزون بر کارهای معنوی وفرهنگی کارهای دیگری را نیز در پیش گیرد. از این رو است که آیات چندی به مسالهبرنامه ریزی مدیریت آب و غذا پرداخته است.

از جمله برنامه ریزی برای مصون ماندناز عوارض قحطی و خشکسالی می توان به مساله برنامه ریزی در تولید و توزیع مواد غذایی)یوسف آیه 46 و 47) و مدیریت آب و سدسازی و ذخیره سازی تولیدات و صرفه جویی در مصرفو نظارت و دخالت مستقیم دولت در تولید و توزیع مواد غذایی اشاره کرد. (یوسف آیات 46تا 48)

تحلیل قرآن از مساله خشکسالی نشان می دهد که نمی بایست تنها به دعا ونیایش و تغییر بینش و نگرش بسنده کرد بلکه افزون بر فعالیت های فرهنگی و معنوی برهمگان به ویژه بر دولتمردان به عنوان مسئولیت اجتماعی لازم و ضروری است تا برایمدیریت آب و غذا دارای برنامه باشند و هیچ از امور پیش گفته از مسئولیت دولت نمیکاهد و دولت ها نمی توانند با اشاره به مساله کفران نعمت ویا افزایش گناه و مانندآن شانه از مسئولیت های خویش بیرون کنند."

http://drought.iranhydrology.net






  • paper | sales رپورتاژ | فروش رپرتاژ
  • فروش بک لینک فالو | خرید رپرتاژ