تاریخ : یکشنبه 93/4/1 | 3:11 عصر | نویسنده : خواهر بسیجی
کودک نجوا کرد : خدایا با من حرف بزن
مرغ دریایی آواز خواند، کودک نشنید
سپس کودک فریاد زد : خدایا با من حرف بزن
رعد در آسمان پیچید ، اما کودک گوش نداد
کودک نگاهی به اطرافش انداخت و گفت : خدایا بگذار ببینمت
ستاره ای بدرخشید ولی کودک توجه نکرد
کودک فریاد زد : خدایا به من معجزه ای نشان بده
ویک زندگی متولد شد ، اما کودک نفهمید
کودک باناامیدی گریست خدایا با من در ارتباط باش بگذار بدانم اینجایی
بنابراین خداپایین آمد و کودک را لمس کرد ولی کودک پروانه را کنار زد ورفت
http://doostaneh91.parsiblog.com
.: Weblog Themes By Pichak :.