تاریخ : شنبه 93/6/1 | 4:52 عصر | نویسنده : خواهر بسیجی
روز پزشک بر شما مبارک امیدوارم هیچ وقت روی هیچ دکتری رو نبینید !
آهای پزشکها! باشمایم! برای کسی که میگوید صداش گرفته ? سرش سنگیه و آب ریزش بینی دارد ? هی نسخه نپیچید؛ شاید بغضی در گلویش ترکیده باشد
امروز روز پزشک نیست ، روز تبلیغات مسوولان است. زیرا ما وخانواده هایمان، افسرده و دل مرده ایم
آبله ، وبا ، مخملک / جوش و کهیر و کورک / جذام و گال و برفک / قند و فشار و سرخک / طرح و کشیک و عینک / روز پزشک مبارک
سلام عزیزم روزت مبارک. تعجب نکن امروز روز پزشکه تو هم تنها طبیب دل بیمار منی
تاریخ : شنبه 93/6/1 | 4:49 عصر | نویسنده : خواهر بسیجی
اول شهریور ماه، بزرگداشت ابن سینا و روز پزشک نامیده شده است.
ابن سینا در ماه صفر سال 370 هجری قمری در شهر بخارا به دنیا آمد.
این حکیم فرزانه که بعدها موثرترین چهره در علم و فلسفه جهان اسلامی شد، از کودکی استعداد و توانایی شگفت آوری در فرا گرفتن علوم مختلف داشت و از آنجا که پدرش سخت در تعلیم و تربیت او می کوشید تا ده سالگی تمام قرآن و صرف و نحو را آموخت و سپس به فرا گرفتن منطق و ریاضیات پرداخت. پس از آن به یادگیری طبیعیات، مابعدالطبیعه و علم طب مشغول شد و در شانزده سالگی در همه علوم زمان خود استاد بود.
اول شهریور ماه به پاس مقام والای ابن سینا و ادای دین به این طبیب برجسته ایرانی، روز پزشک نامگذاری شده است.
گروه سلامت سیمرغ، روز پزشک را گرامی داشته و این روز را به تمامی پزشکان عزیز ایران زمین تبریک می گوید.
اول شهریور ماه به پاس مقام والای ابن سینا و ادای دین به این طبیب برجسته ایرانی، روز پزشک نامگذاری شده است.
گروه سلامت سیمرغ، روز پزشک را گرامی داشته و این روز را به تمامی پزشکان عزیز ایران زمین تبریک می گوید.
تاریخ : شنبه 93/6/1 | 4:27 عصر | نویسنده : خواهر بسیجی
به گردون ابرش از رحمت برآمد از دل دریا | که دریا شد از آن صحرا که صحرا شد از آن دریا | |
زبان بگشود سوسن چون بشیر از مژده یوسف | زحسرت چشم نرگس همچنان یعقوب شد بینا | |
علی عالی اعلا، ولی والی والا | وصی سید بطحا، به حکمش جمله ما فیها | |
قوام جسم را جوهر، زمانی روح را رهبر | کلام نیک پیغمبر، ولی ایزد دانا | |
حیدیثی خاطرم آمد که میفرمود پیغمبر | به اصحابش شب معراج سر لیله الاسرا | |
به طاق آسمان چهارمین، دیدم من از رحمت | هزاران مسجدی اندر درون مسجد اقصا | |
به هر مسجد هزاران طاق، هر طاق محرابی | به هر محراب صد منبر، به هر منبر علی پیدا | |
به پیغمبر چو بشنیدند اصحاب این سخن گفتند | که دیشب با علی بودیم، جمله جمع در یکجا | |
تبسم کرد سلمان، این سخن گفتا به پیغمبر: | به غیر از خود ندیدم هیچ کس، در نزد آن مولا | |
اباذر گفت با سلمان به روح پاک پیغمبر | نشسته بودم اندر خدمتش در گوشهای تنها | |
که ناگه جبرئیل از، سلام آورد براحمد | کهای مسند نشین بازگاه قرب او ادنا | |
اگرچه بر همه ظاهر شدم بر صورتی، اما | ولیکن از همه بگذشت، با ما بود در بالا |
.: Weblog Themes By Pichak :.