زکات مخصوص اسلام نیست بلکه در ادیان پیشین نیز بودهاست. زکات و نماز از مشترکات همه ادیان آسمانی است. حضرت عیسی در گهواره به سخن آمد و گفت: «اَوصانی بالصّلوة و الزّکاة» خداوند مرا به نماز و زکات سفارش نمودهاست. حضرت موسی خطاب به بنیاسرائیل فرمود: «اقیموا الصّلوة و آتوا الزّکاة» نماز به پا دارید و زکات دهید. قرآن درباره حضرت اسماعیل علیه السلام میفرماید: «کان یأمر أهله بالصّلوة و الزّکاة» او خانوادهاش را به نماز و زکات فرمان میداد. درباره عموم پیامبران نیز آمدهاست: «و جعلناهم ائمّة یَهدون بأمرنا و أوحینا الیهم فعل الخَیرات و اقام الصّلوة و اِیتاء الزّکاة» آنان به فرمان ما مردم را هدایت میکردند و ما انجام کارهای نیک و به پا داشتن نماز و پرداخت زکات را به آنان وحی کردیم. بر اساسِ آیه «و ما أُمروا الاّ لیعبدوا اللّه... و یقیموا الصّلوة و یؤتوا الزّکاة و ذلک دین القیّمة» نیز، در تمام ادیان آسمانی، قرین و همتای نماز، زکات بودهاست. علاّمه طباطبایی در مبحثی پیرامون زکات میفرماید: هر چند قوانین اجتماعی به صورت کاملی که اسلام آورده، سابقه نداشته، لکن اصل آن ابتکار اسلام نبودهاست. زیرا فطرت بشر به طور اجمال آن را درمییافت. لذا در آیینهای آسمانی قبل از اسلام و قوانین روم قدیم، جسته و گریخته چیزهایی درباره اداره اجتماع دیده میشود و میتوان گفت که هیچ قومی در هیچ عصری نبوده، مگر آن که در آن حقوقی مالی برای اداره جامعه رعایت میشدهاست. زیرا جامعه هر جور که بود در قیام و رشدش نیازمند هزینه مالی بودهاست.
زکات به چه معنا است؟ چرا در قرآن بیشتر به زکات تأکید شده تا به خمس که شرایط عمومیتری دارد؟ آیا به این دلیل است که معنای زکات چیزی غیر از آن است که تا به حال میدانستیم؟ آیا دلیل دیگری دارد؟ اگر بگوییم در آن زمان، زکات نسبت به خمس عمومیتر بوده، پس این حقیقت که آیات قرآن برای تمامی دورانها است از بین میرود! آیا اگر در قرآن بیان میشود «مؤمن واقعی کسی است که در حال رکوع زکات میدهد، پس کسانی که در حال رکوع زکات نمیدهند»؛ یعنی همه به جز حضرت علی(ع) مؤمن نیستند؟ از کجا مشخص میشود که آن انگشتر اهدایی همان مالی بوده که زکات نام گرفته در حالیکه زکات به آن معنایی که ما میشناسیم، باید محاسبه و بعد پرداخت شود، پس چطور دقیقاً همان انگشتر، زکات مال شده است؟ چرا خمس یا قسمتی از آن نشده است؟ لطفاً با دلیل و مدرک و مرجع پاسخ دهید.
متن استعفاى شیطان :
با سلام به پروردگار متعال
از آنجایى که انسان امروزى براى فریب دادن همدیگر شایستگى بیشترى از من حقیر دارند .
و بعضى مواقع از اینجانب سبقت مى گیرند .
و بنده باید در محضر آنها شاگردى نمایم.
از طرف دیگر بیم آن میرود که در مواردی اینجانب را نیز فریب دهند،
لذا خواهشمندم با استعفاى بنده موافقت فرمایید.
.: Weblog Themes By Pichak :.