از شیخ صدوق روایت شده : روزی با فاطمه (ع) نزد رسول خدا(ص)مشرف شدیم در حالی که ایشان گریه میکردند به ایشان عرض کردم :ای رسول خدا چه چیزی شما را به این حال انداخته؟
ادامه مطلب...
العلم علمان: علم الادیان و علم الابدان
تاریخ : یکشنبه 93/4/1 | 3:56 عصر | نویسنده : خواهر بسیجی
با عرض سلام. بنده و دوست عزیزم یه طرحی رو راه اندازی کردیم . به نام طرح"یاران ظهور" این طرح به این صورته که ما با هم عهد کردیم هر گناهی که از هم دیگه دیدیم در خفا و پنهانی به هم گوشزد کنیم و اینکه با هم عهد کردیم هر جمعه برای تعجیل در ظهور و سلامتی آقا دعایی،صلواتی یاهر چیز دیگه ای بخونیم یا بفرستیم. حتی شده یه صلوات. می خوایم ان شاءالله بشیم313نفر. "اللهم عجل لولیک الفرج و جعلنا من انصاره و اعوانه" یا زهرا(سلام الله علیها) "بسم الله الرحمن الرحیم" حضرت امام حسن مجتبی (ع) در عالم خواب یا مکاشفه به مرحوم آیت الله میرزا محمد باقر فقیه ایمانی فرمودند : منبع:http://golenarges2014.mihanblog.com تاریخ : یکشنبه 93/4/1 | 3:42 عصر | نویسنده : خواهر بسیجی
"بسم الله الرحمن الرحیم" امام علی علیه السلام درباره نجات یافتگان این دوران می فرماید: «و آن زمانی است که از فتنه ها نجات نمی یابد؛ مگر مؤمنانی که بی نام و نشانند. اگر در حضور باشند، شناخته نشوند و اگر غایب گردند، کسی سراغ آنان را نمی گیرد. آنها برای سیرکنندگان در شب ظلمانی جامعه ها، چراغ های هدایت و نشانه های روشن اند. نه مفسده جو هستند و نه فتنه انگیز. نه در پی اشاعه فحشایند و نه مردمی سفیه و لغو گو. اینانند که خداوند درهای رحمتش را به سوی شان باز می کند و سختی ها ومشکلات را از آنان برطرف می سازد». منبع:دانشنامه مهدویت-سایت عاشورا
http://www.shahidankhodaii.blogfa.com/ تاریخ : یکشنبه 93/4/1 | 3:11 عصر | نویسنده : خواهر بسیجی
کودک نجوا کرد : خدایا با من حرف بزن
مرغ دریایی آواز خواند، کودک نشنید
سپس کودک فریاد زد : خدایا با من حرف بزن
رعد در آسمان پیچید ، اما کودک گوش نداد
کودک نگاهی به اطرافش انداخت و گفت : خدایا بگذار ببینمت
ستاره ای بدرخشید ولی کودک توجه نکرد
کودک فریاد زد : خدایا به من معجزه ای نشان بده
ویک زندگی متولد شد ، اما کودک نفهمید
کودک باناامیدی گریست خدایا با من در ارتباط باش بگذار بدانم اینجایی
بنابراین خداپایین آمد و کودک را لمس کرد ولی کودک پروانه را کنار زد ورفت http://doostaneh91.parsiblog.com .: Weblog Themes By Pichak :. درباره وب خدای من بگذار اعتراف کنم، امروز صبح به طلوعت نیاز داشتم. به گرمای وجودت. مثل زمانی که وجودت من را در خود حل میکند . مثل زمانی که با نگاهت به اوج یکی شدن میرسم. و چقدر امروز به خلوتی خالی نیاز داشتم. خدای من !!!! کمکم کن و دستم را بگیر تا قطره فاصله ها بزرگ نشود. کمکم کن پاکنی برای پاک کردنش پیدا کنم خدای من !!!! به تو نیاز دارم تا فرشته نگهبانی که برایم فرستاده ایی را از دست ندهم.... آمین!!!!! لینک دوستان لینک های مفید آخرین مطالب پیوندهای روزانه آرشیو مطالب لینک های مفید امکانات وب بازدید امروز: 19 بازدید دیروز: 222 کل بازدیدها: 153803 |