سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : چهارشنبه 93/6/5 | 3:27 عصر | نویسنده : خواهر بسیجی


مرحوم آیت‌الله سیّد محمود مرعشى نجفى، پدر آیت‌الله العظمی سید شهاب‌الدین مرعشى نجفی (ره) بسیار علاقه‌‌مند بود که محل قبر شریف حضرت فاطمه زهرا (س) را به دست آورد.

ختم مجرّبى انتخاب کرد و چهل شب به آن پرداخت. شب چهلم پس از به پایان رساندن ختم و توسّل بسیار، استراحت کرد. در عالم رؤیا به محضر مقدّس حضرت امام صادق (ع) مشرّف شد.

امام به ایشان فرمودند: «عَلَیْکَ بِکَرِیمَةِ اَهْل ِ الْبَیت» یعنى به دامان کریمه اهل بیت چنگ بزن.

ایشان به گمان اینکه منظور امام، حضرت فاطمه زهرا (س) است، عرض کرد: قربانت گردم، من این ختم قرآن را براى دانستن محل دقیق قبر شریف آن حضرت گرفتم تا بهتر به زیارتش مشرّف شوم.

 

ادامه مطلب...


تاریخ : چهارشنبه 93/6/5 | 3:25 عصر | نویسنده : خواهر بسیجی

هموطن عزیز توجه فرمایید: از امروز به بعد…

هر دختری با مانتو کوتاه، موی بلند، ناخن دراز، واه، واه، واه،

نه فلفلی، نه قلقلی، نه مرغ زرد کاکلی، هیچکی باهاش رفیق نشه !

.

.

.

ادامه مطلب...


تاریخ : چهارشنبه 93/6/5 | 3:23 عصر | نویسنده : خواهر بسیجی

 

دختران فرشتگانی هستند از آسمان
برای پر کردن قلب ما با عشق بی پایان
این روز بر دختران دیروز و مادران امروز مبارک . . .

****************************** 

ادامه مطلب...


تاریخ : چهارشنبه 93/6/5 | 3:15 عصر | نویسنده : خواهر بسیجی



آیت‌الله حسن رمضانی می‌گفت: چندین سال قبل، دانشگاه قم برای تجلیل از مقام حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها گردهمایی تشکیل دادند و از من خواستند که واسطه شوم و حضرت استاد علامه حسن زاده آملی را برای این مجمع دعوت کنم.

معمولا حضرت استاد به خاطر کسالت و اشتغالات فراوانشان این دعوت‌ها را قبول نمی‌‌کردند، اما وقتی این مساله را مطرح کردم با کمال صفا و صمیمیت و تمام وجود، سریعا قبول کردند.

حتی به مسئولین آنجا تماسی نگرفتیم که وسیله‌ای برای حضور استاد در مراسم بفرستند. خود ایشان به محل جلسه تشریف آوردند و به محض حضور در مجلس، جلسه منقلب شد و قرار نبود ایشان سخنی بگویند، اما اصرار مسئولین و دیگران ایشان را به حرف آورد و جمله‌ای که با تمام وجود فرمودند و ابراز کردند و همه را منقلب کرد این بود: «اگر برای من ممکن بود و مواجه با مشکل نمی‌‌‌شدم برای تجلیل از شخصیتی مانند فاطمه معصومه سلام الله علیها این مسیر را سینه‌خیز می‌‌آمدم!»

همچنین علامه می‌فرمود: «ما امام‌زاده زیاد داریم و خود موسی بن جعفر علیهماالسلام فرزندان زیادی داشتند، اما کدام یک از ایشان مانند فاطمه معصومه (س) درخشید و منشأ خیرات و برکات شد و باید یک مقام ثبوتی باشد که این مقام اثبات رقم خورده باشد و ای کاش من می‌‌توانستم در این مسیر این‌طور به محضر شما تشرف پیدا کنم.»




تاریخ : چهارشنبه 93/6/5 | 3:13 عصر | نویسنده : خواهر بسیجی

 

آموزه های مترقی اسلامی با احیاء و اصلاح جایگاه زن در جوامع مختلف بشری، پدید آوردنده تحوّلى مثبت و شگرف درتبیین جایگاه دختران و تکریم شخصیت و حقوق آنان بوده و همواره مبیّن اوج تکریم و تجلّى ارزشهاى والاى انسانى دختران می باشد.چنانکه پیامبر اکرم صلى‏ الله ‏علیه‏ و‏آله با تمام عظمتش به زنان و دختران احترام مى‏گذاشت ؛ آن حضرت در برخورد با دخترش فاطمه علیهاالسلام همگان را به حیرت وامى ‏داشت. مکرر دست دخترش فاطمه علیهاالسلام را مى‏ بوسید و مى‏ فرمود: «پدرش فداى او باد.» و زمانى که حضرت عازم سفر بود فاطمه علیهاالسلام آخرین کسى بود که پیامبر از او خداحافظى مى ‏کرد و در بازگشت نیز زودتر از هر کسى به دیدن وى مى‏ رفت و مى‏ فرمود: «بوى بهشت را از دخترم فاطمه استشمام مى ‏کنم.» رسول مکرّم اسلام (ص) با این سخنان و برخورد عملى با دختر خود، علاوه بر شناساندن مقام و عظمت اهل‏بیت علیهم‏ السلام و تأکید بر ادامه سلسله ولایت و امامت از طریق دختر خود، مى‏ خواستند به تمامى انسانها ثابت کنند که در آخرین دین الهى، «دختران و زنان» از کرامت و جایگاه خاصّى برخوردارند. همچنین آن فرستاده بزرگوار میزان سنجش و ارزش مردان را در نوع برخورد و تعامل با زنان و دختران دانسته و مى‏ فرمود: «بهترین شما (مردان) کسى است که براى زنان و دخترانش بهترین باشد.»همچنین در فرهنگ اهل‏بیت علیهم ‏السلام نیز که ریشه در وحى و کلام الهى (قرآن) دارد، زنان و دختران از جایگاه خاصّى برخوردارند. تعابیر زیبا و بلندى که براى دختران به کار گرفته شده است، حاکى از این موضوع است. در سخنان معصومان علیهم‏ السلام از دختران با واژه‏ هایى چون: ریحانه (گل)، قواریر (بلورها)، و حسنه (نیکى) یاد شده است؛ که هر یک، نشان از امتیاز و ویژگى خاصّ طبیعى و روحى دختران دارد.لذا به حق مى‏توان دین مبین اسلام را بنیان‏گذار تکریم دختران و زنان دانست.




تاریخ : سه شنبه 93/6/4 | 11:5 صبح | نویسنده : خواهر بسیجی

متن سخنرانی های حجه السلام عالی دربرنامه سمت خدا در موضوع یاد مرگ

 

احتضار چیست و هنگام آن چه اتفاقی می افتد ؟

 

 اولین مرحله و منزل از منازل آخرت وآخرین مرحله و منزل از منازل دنیا است . به زبان ما موقع جان دادن و قبض روح است . البته اسامی دیگری هم دارد به نام سکرات موت و قمرات موت که در قرآن هم به آنها اشاره شده است . احتضار یعنی حاضر شدن، زمانی است که مرگ انسان و فرشتگان مرگ حاضر می شوند . این همان وقتی است که در روایات به عنوان پایان وقت توبه از آن یاد شده است . چون فردی که در زمان احتضار قرار می گیرد در عین حال که چشم او به دنیا است ، چیزهایی از آخرت را هم می بیند . به طورکامل و واقعی ملک الموت را می بیند . البته این دیدن با چشم سر نیست که دیگران هم که در کنار فرد محتضر نشسته اند بتوانند آن را ببینند . این دیدن با همان چشم برزخی است . شبیه آن چیزی که درخواب بدن ما افتاده و چشم ما بسته است اما یک چیزهایی می بینیم . اما اینجا در آستانه ی ورود به عالم دیگری هستیم و ملائکه را نیز می بینیم . وقتی فرد می بیند دیگر اینجا توبه فایده و ارزشی ندارد . چون توبه زمانی ارزش دارد که شما رجوع به خدا را انتخاب کنید .این کمال و رشد است اما آن موقع دیگر انتخابی در کار نیست شما را می برند و چاره ای ندارید . ایمان اجباری و اضطراری رشد و کمالی برای انسان نمی آورد . درقرآن داریم که فرعون هم در لحظات آخر توبه کرد . گفت من به خدای بنی اسرائیل ایمان آوردم . همانجا خداوند خطاب کرد که الان ایمان آوردی؟ این ایمان دیگر فایده ای ندارد و رشدی برای تو نمی آورد . آن زمانی است که شخص محتضر مشاهداتی خواهد داشت . در عین حال که چشمی به دنیا دارد اما آن طرف را نیز می بیند . پنج چیز را به عنوان مشاهدات محتضر از روایات پراکنده می توان استخراج کرد . یکی از چیزهایی که می بیند جایگاه خود در بهشت و یا جهنم برزخ است . ما در چندین روایت داریم که اجمالاً در آن موقع می فهمد که جای او کجا است . در روایتی از امام صادق (ع) است که وقتی که جای مومن را در بهشت برزخی به او نشان می دهند ، به ملائکه ی مرگ خطاب می کند که به من اجازه می دهید به خانواده ی خود بگویم ؟ می گویند دیگر فرصتی نیست . دومین چیز از مشاهدات شخص محتضر ، حضور حضرت عزرائیل (ع) یا ملائک زیر دست او است . داریم که موقع احتضار ملائکه ی رحمت و غضب صف می کشند . اگر شخص محتضر از مومنین باشد ملائکه ی رحمت به او بشارت داده و به خوش آمد می گویند و همینطور برخورد بسیار خوبی با او خواهند داشت . و اگر اهل عذاب باشد از همان لحظه و با برخورد سختی که با او می کنند عذاب او شروع می شود . سومین چیزی که می بیند معصومین هستند . دهها روایت در این زمینه داریم که شخص معصومین را می بیند . اولاً به چه علتی امیرالمومنین (ع) ، پیامبر اکرم و سید الشهدا را می بیند ؟ به یک جهت فلسفه ی این دیدن که درروایات به آن اشاره شده این است که شخص مومنی که عاشق و دوستدار این افراد بود ، وقتی چهره ی زیبای آنها را می بیند از دنیا دل می کند و راحت جان می دهد . از طرف دیگر شخصی که این افراد را قبول نداشت و در جهت عکس مسیر آنها و دشمنی و بغض آنها قدم بر می داشت می بیند، شرمندگی عجیبی بر او وارد می شود . و غمی بر غم های او افزوده می شود که من چه کسانی را که اینجا همه کاره هستند از دست داده ام . در فرازی از زیات امیرامومنین که در مفاتیح هم آمده تعبیر این است : سلام بر آن علی (ع) که نعمت خدا است بر ابرار و خوبان و نقمت خدا و نوعی عذاب برای بدان است . این نشان می دهد که فلسفه ی آمدن آنها نوعی لذت و یا نوعی عذاب است . یکی از شاگردان خوب امام صادق (ع) سوال می کند که آیا مومن در موقع قبض روح خود ناراحت است ؟ آیا از مرگ کراهت دارد ؟ حضرت فرمودند نه . زمانی که ملک الموت برای قبض روح می آید ابتدا ناله ای سر می دهد . ملک الموت می گوید ای ولی و دوست خدا ناله نکن من از پدر برای تو مهربان تر هستم . چشم خود را باز کن و نگاه کن . مومن نگاه می کند و در آن حال رسول خدا و امیرالمومنین (ع) ، حضرت زهرا (س) ، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) و فرزندان آنها ، یعنی همه ی معصومین را می بیند . به مومن گفته می شود اینها رفیقان و هم نشینان تو در بهشت هستند . مومن نگاه می کند ، در همین زمان خطاب می رسد: ای کسی که باور کردی و به اهل بیت اطمینان پیدا کردی ، به سمت خدا بیا در حالی که با این ولایتی که داری رضایت داری ، خدا هم از تو رضایت دارد به ثواب و پاداشی که به تو می دهد ، بیا داخل این بندگان من ، یعنی حضرت محمد (ع) و اهل بیت او . در این حال هیچ چیز برای او محبوب تر از این نیست که روح او از بدن جدا گردد و به این بزرگواران ملحق شود . اما فقط اینکه آیا همه می بینند و اینکه همه ی اهل بیت را می بینند یا خیر؟ آنچه که قدر مطلق همه ی روایات است و از مجموع روایات بر می آید این است که همه بی استثناء ، مومن و کافر پیغمبر اکرم (ص) و امیرالمومنین(ع) را می بینند . البته طبیعی است که مومن آنها را با چهره ی باز و خندان می بیند و از او استقبال می کنند . و شخصی که کافر و فاسق است که در مسیر خلاف آنها قدم گذاشته است ، طبیعتاً با روی غضبناک آنها را می بیند و با آنها روبرو می شود . از جزئیات قدم به قدم مسائل پس مرگ به جز اینکه روایات و آیات قرآن به ما خبر بدهند کس دیگری نمی توانست صادقانه خبر بدهد که ما بتوانیم اطمینان داشته باشیم . اصل مسئله ی معاد با عقل اثبات می شود که از اصول دین است . اما جزئیات مراحل آخرت ، برزخ ، قبر و عالم قیامت از روایات استخراج می شود . چهارمین مشاهده شیاطین هستند . چون اینجا آخرین مرحله ی دنیا است ، بعد از مرگ و در عالم برزخ دیگر شیطان نمی تواند دسترسی داشته باشد بنابراین تمام هم و غم او بر این است که بتواند وسوسه کند . اتفاقاً در این لحظه ی آخر تمام توان خود را بکار می برد که مومن را نسبت به اعتقادات خود به شک بیندازد . اموری که مورد علاقه ی فرد است در چشم او جلوه دهد که از دل کندن از دنیا بیزار شود . یکی از آقایان می گفت طلبه ای بود که فرد خوبی هم بود اما موقع مرگ من به او تلقین می گفتم و کلمه ی لا اله الا الله را می گفتم اما می گفت نگو نمی شکنم . بعد از یک مدت حال او خوب شد یعنی به دنیا باز گشت . از او پرسیدیم که چه چیزی را می گفتی ؟ گفت آن موقع شیطان را می دیدیم و یک ساعتی که من خیلی به آن علاقه داشتم جلوی چشم من گرفته بود و می گفت اگر بگویی لا اله الا الله من آن را می شکنم . گفت آن ساعت را بیاورید که من آن را به کسی ببخشم و از آن دل بکنم . بخاطر همین است که گفته اند موقع مرگ و احتضار تلقین کنید و کمک به فرد بدهید که در حال گیجی است . برای اینکه شیطان نتواند غالب شود خواند سوره ی یاسین و صافات موثر است . بخصوص سوره ی صافات بسیاری از وسوسه های شیاطین را دفع می کند . همچنین خواند دعای عدیله باعث می شود که فرد ایمان خود را از دست ندهد . آخرین مورد که در روایت امیر المومنین(ع) نیز به آن اشاره شد این است که اعمال ، اموال و فرزند فرد به گونه ای برای او مجسم می شوند . همان روایتی که فرد به اموال خود می گوید من در جهان برای شما خیلی زحمت کشیدم ، شما برای من چکار می کنید ؟ گفتند کفنی تهیه می کنیم . به فرزندان خود خطاب می کند ، گفتند ما تو را تا قبر می بریم . به اعمال خود خطاب می کند ، گفتند ما تا قیامت با تو هستیم . این چیزهایی است که محتضر در هنگام مرگ مشاهده می کند.




تاریخ : یکشنبه 93/6/2 | 10:58 صبح | نویسنده : خواهر بسیجی

قبض روح

 


قبض روح چیست و در آن چه اتفاقی می افتد؟

قبض روح همان چیزی است که ما از آن تعبیربه مرگ و جان دادن می کنیم. در قرآن با این لفظ نیامده و ما در قرآن اصلاً تعبیر قبض روح نداریم. البته در روایات داریم.

در قرآن یک تعبیر دقیق تری داریم به نام توفی که کلمه ی وفات نیز از همین گرفته شده است. توفی یا وفات یعنی تحویل گرفتن. اینکه ما به قبض روح می گوییم توفی و در قرآن نیز آمده است یعنی فرشته ی مرگ روح را تحویل گرفته و تعلق آن را از بدن قطع می کند.

روح موجود مجرد است و بدن مادی است. مانند آبی نیست که از کوزه بیرون بیاید بلکه تعلق و رابطه ی آن قطع می شود. گاهی اوقات ما به غلط به مرگ فوت می گوییم. فوت به معنای تمام شدن و از بین رفتن است. در واقع از بین نمی رود بلکه وفات می کند. وفات یعنی تحویل گرفته شد و از این عالم به یک عالم دیگری رفت.

 

حضرت عزراییل تنها نیست

در رابطه با قبض روح گفتنی است که مرگ یعنى انتقال از جهان جسمانى و عالم مادى به عالم برزخ (معاد استاد مطهرى ـ انتشارات صدار، ص 53 ـ 35).

اما اینکه در لحظه مرگ حضرت عزرائیل براى قبض روح حاضر مى‏شود، امر مسلمى نیست. بلکه ظاهر قرآنى خلاف آن است. زیرا در قرآن چند دسته آیات به مرگ اشاره دارد:

1 - مسئولیت آن با خداست. او جان مخلوقات را مى گیرد. قرآن در این باره مى فرماید:

الله یتوفى الانفس حین موتها (سوره زمر، آیه 42.)خداوند جان (مخلوقات را) به هنگام مرگ مى گیرد.

امام صادق (علیه السلام) می فر مایند: خداوند براى ملک الموت دستیاران و کمک کارانى از فرشتگان را قرار داده است که آنها جانها را از طرف ملک الموت مى گیرند، ملک الموت هم علاوه بر جان هایى که خود گرفته است جانهاى دیگرى که ملائکه گرفته اند را نیز مى گیرد و همه آنها را خداوند متعال از ملک الموت مى گیرد و به سوى خود مى برد.

آن کس قادر بر مرگ انسان است خداوند متعال مى باشد که شریک و یاورى ندارد. او قبض روح افراد را به ملک الموت واگذار کرده است به طورى که او قدرت ندارد روحى را جلوتر یا عقب تر قبض کند. ملک الموت دستیاران و کمک کارانى دارد که آنها جانها را از جاى خود بیرون مى کشند تا به گلو رسد و ملک الموت آنها را از جسد بیرون مى آورد

2 - نسبت مرگ با ملک الموت است. قرآن در این باره مى فرماید:

قل یتوفاکم ملک الموت الذى و کل بکم (سوره سجده، آیه 10.)

(اى پیامبر به مردم) بگو: ملک الموت ماءمور (گرفتن جان شماست) و روح شما را مى گیرد، سپس به سوى پروردگارتان باز مى گردید.

3 - نسبت آن را به ملائکه داده است. در یک جا مى فرماید:

الذین تتوفاهم الملائکة طیبین (سوره نحل، آیه 32.)

(پرهیزکاران) کسانى هستند که فرشتگان جانشان را مى ستانند در حالى که طیب و پاکیزه اند از همه بدى ها و زشتى ها.

در جاى دیگر مى فرماید:

الذین تتو فاهم الملائکة ظالمى انفسهم (سوره نحل، آیه 28.)

(کافران) کسانى هستند که فرشتگان جانشان را مى گیرند در حالى که بر خویشتن ستم کرده اند.

چگونه مى شود که مرگ را گاهى به خدا و گاهى به ملک الموت و گاهى به ملائکه نسبت مى دهند؟

آیا همه آنها با کمک همدیگر جان مخلوقات را مى گیرند؟ یا هر کدام جان افراد مخصوصى را مى گیرند. در این باره نظریاتى وجود دارد از جمله:

1 - قبض روح افراد به حسب رتبه و مقام آنان است. جان افراد کافر و مشرک، جنایت کار و خیانت کاران، بى دین، و بدکاران را ملائکه مى گیرند و روح م?منان و زاهدان، علما و صالحان را ملک الموت و روح دوستان و مقربان الهى را خدا مى گیرد.

2 - از امام صادق علیه السلام درباره گرفتن جان افراد سئوال شد: با توجه به این که در یک زمان، بسیارى از مردم در اطراف جهان از دنیا مى روند که شمارش آنها را جز خدا نداند، اگر تنها ملک الموت قبض روح مى کند با آیات یاد شده چگونه ممکن است؟

فرمود: خداوند براى ملک الموت دستیاران و کمک کارانى از فرشتگان را قرار داده است که آنها جانها را از طرف ملک الموت مى گیرند، ملک الموت هم علاوه بر جان هایى که خود گرفته است جانهاى دیگرى که ملائکه گرفته اند را نیز مى گیرد و همه آنها را خداوند متعال از ملک الموت مى گیرد و به سوى خود مى برد. (من لایحضره الفقیه، شش جلدها، جلد 1، ص 190.)

آیات ذکر شده منافات با هم ندارند؛ زیرا ملک الموت و ملائکه همه فرمان برداران حق و مجریان دستورات او هستند.

این قضیه درست مانند وزیر کشور و استاندار و فرمانداران اوست. وزیر کشور استاندارى را به نمایندگى از جانب خود انتخاب مى کند و استاندار هم فرماندارانى را براى اجراى دستورات و انجام کارها و نیازها ماءموریت مى دهد و آنان را به نقاط مختلف مى فرستد.

3 - در اخبار آمده است: ملک الموت ما بین زمین و آسمان قرار دارد، اعوان و انصارش روح انسان ها را از جاى خودشان مى گیرند تا وقتى به گلوى آنان رسید. در این هنگام ملک الموت روح ها را مى گیرد و از بدن ها خارج مى کند و به سوى خدا مى برد. (کشف الاسرار، ج 7، ص 521.)

مرگ

 

در این اخبار مى گوید: اول ملائکه جانها را مى گیرند و تا گلو مى رسانند بعد ملک الموت آنان را از بدن خارج مى کند که هر دو در گرفتن روح دخالت دارند.

4 - نقل شده است: براى ملک الموت حربه و سلاحى است که بزرگى آن، از مغرب تا مشرق مى باشد و او بر تمام جهان احاطه دارد و همه مردم را مى تواند در یک لحظه مشاهده کند. هیچ خانه اى نیست مگر آن که ملک الموت روزى پنج مرتبه با اهل آن دیدار مى کند

. (قالَ رَسُولُ الله (صلى الله علیه وآله وسلم) ما مِنْ بَیْت اِلاّ وَ مَلَکُ الْمَوْتِ یَقِفُ عَلى بابِه کُلَّ یَوْم خَمْسَ مَرّات (هیچ خانه اى نیست مگر این که فرشته مرگ بر در آن خانه در شبانه روز پنج بار مى آید)، بحار، ج 74، ص 188.)

وقتى دید انسانى مرگش نزدیک شده است، با آن سلاحى که در دست دارد بر سر او مى زند و مى گوید: (به هوش باش) الان لشکرهاى مرگ به دیدن تو مى آیند. (کشف الاسرار، ج 7، ص 522.)

در این حدیث مى گوید: اول ملک الموت با ضربه بر سر انسان مى زند و بعد ملائکه براى قبض روح او آماده مى شوند.

5 - عده اى گفته اند: آن کس قادر بر مرگ انسان است خداوند متعال مى باشد که شریک و یاورى ندارد. او قبض روح افراد را به ملک الموت واگذار کرده است به طورى که او قدرت ندارد روحى را جلوتر یا عقب تر قبض کند.

ملک الموت دستیاران و کمک کارانى دارد که آنها جانها را از جاى خود بیرون مى کشند تا به گلو رسد و ملک الموت آنها را از جسد بیرون مى آورد. (کشف الاسرار، ج 7، ص 522.)

ملحدی نزد امیر الم?منین علی (علیه السلام) می آید و می گوید: در قرآن تناقض وجود دارد چون در یک جا آمده خدا جان انسان را می گیرد در جای دیگر فرموده: ملک الموت این کار را انجام می دهد و در جای دیگر به گروهی از ملائکه نسبت داده است، حضرت در جواب می فرماید: «ملک الموت یاورانی دارد از ملائکه رحمت و ملائکه عذاب که کار آنها کار ملک الموت است و هر آنچه انجام می دهند منسوب به اوست و کار ملک الموت هم کار خداست چون خدا جانها را به دست هر کس که بخواهد می گیرد و کارهای دیگر را نیز مثل عطا و منع کردن، پاداش دادن و عذاب کردن، به دست هر کس که بخواهد انجام می دهد و همانا کار مأمورانش کار خود اوست همانطور که در قرآن فرموده: شما نمی خواهید مگر این که خدا بخواهد[ الانسان، 20؛ التکویر، 29.].»[ مجلسی، بحار الانوار، ج 6، حدیث 1، ص 140.]

امام صادق (علیه السلام) می فر مایند: خداوند براى ملک الموت دستیاران و کمک کارانى از فرشتگان را قرار داده است که آنها جانها را از طرف ملک الموت مى گیرند، ملک الموت هم علاوه بر جان هایى که خود گرفته است جانهاى دیگرى که ملائکه گرفته اند را نیز مى گیرد و همه آنها را خداوند متعال از ملک الموت مى گیرد و به سوى خود مى برد

امیر الم?منین (علیه السلام) در روایتی فرمودند: «... همین مقدار برای تو بس است که بدانی خداوند زنده می کند و می میراند و همانا او جانها را به دست هر کس که بخواهد می گیرد ، بوسیله ی ملائکه یا غیر ملائکه.[ همان، حدیث 6، ص 143.]»

پس مهم آن است که بدانیم خدا این کار را انجام می دهد و با واسطه هم انجام می دهد چه این واسطه ملک الموت باشد یا نباشد.

بله در روایت دیگری آمده است که: «آنگاه که پیامبر (صلی الله علیه وآله) در معراج بودند از ملک الموت س?ال می فرمایند: آیا تو جان همه ی کسانی که مرده اند و خواهند مرد، را می گیری؟ او گفت: بلی... تمام دنیا و آنچه خداوند برای من مسخر فرموده است، در نزد من مثل سکه ای است در دست مردی که آن را در دست خود هر طور بخواهد می گرداند و من در تمام خانه های دنیا روزی پنج بار سرکشی می کنم (که ببینم نمازشان را به موقع به جا می آوردند یا نه؟)» .[ همان،حدیث 2، ص 141.]

 




تاریخ : شنبه 93/6/1 | 6:9 عصر | نویسنده : خواهر بسیجی

 


در آینده ای نزدیک

نگاهی به دور و برت بینداز

یک وقت هایی می شود که

خودت را

تنها

چادریِ- کلِ خیابان می بینی

لبخند بزن، رو به آسمان کن و بگو:

خدایا
ممنونم که بهم اجازه دادی بین همه ی این آدمای رنگ وارنگ یه دونه باشم.

شک نداشته باش که این یک فرصتِ ویژه است تا برایِ او (خدا) هم یکی یک دانه باشی..

 




تاریخ : شنبه 93/6/1 | 5:14 عصر | نویسنده : خواهر بسیجی
صبحانه مفصل مانع چاقی می شود

پژوهشگران اعلام کردند خوردن یک وعده صبحانه مفصل ، راز حفظ بدن سالم و وزن متعادل در میانسالی است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا پزشکان بیمارستان آدن بروک در کمبریج 6 هزار و 764 تن از ساکنان 40 تا 70 ساله نورفولک را به مدت پنج سال بررسی کردند.

ادامه مطلب...


تاریخ : شنبه 93/6/1 | 5:1 عصر | نویسنده : خواهر بسیجی
 تسنیم : براساس جدیدترین تحقیقان محققان درباره خواب، 5 دلیلی که شب‌ها افراد به راحتی نمی‌توانند بخوابند، عنوان شد.

قرص‌های خواب را کنار بگذارید

قرص‌های خواب آور ممکن است برای دوره ای کوتاه راه حل مقطعی برای مشکل بی خوابی باشند، اما در طول زمان در صورت استفاده مزمن از این گونه قرص‌ها فرد به بی خوابی دچار شده و امکان دارد سیستم اعصاب بدن نسبت به این قرص‌ها مقاوم شود. از طرفی دیگر هیچ قرصی را نمی‌توان یافت که بدون عارضه باشد. بنابراین می‌توان گفت که مصرف قرص‌های خواب آور به هیچ وجهی نمی‌تواند راه حل مناسبی برای مشکل بی‌خوابی باشند.

 

ادامه مطلب...




  • paper | sales رپورتاژ | فروش رپرتاژ
  • فروش بک لینک فالو | خرید رپرتاژ