سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : پنج شنبه 93/6/20 | 12:48 عصر | نویسنده : خواهر بسیجی


1.بی توجهی نسبت به حیا
اگر آدمی، حیا را درک نکند، به تدریج، صفت حیا در او کم رنگ می‌شود. صفات پسندیده نیاز به مراقبت دارند و اگر به حال خود رها شوند، از دست می‌روند. «شرم احتیاج به حمایت دارد تا این که لطیف‌ترین ارکان سرشت انسانی را حفظ کند» وظیفه جوانان، مطالعه، وظیفه والدین، تذکر؛ وظیفه نویسندگان، نوشتن؛ وظیفه مبلّغان سخن گفتن و وظیفه هنرمندان به تصویر کشیدن جلوه‌های مثبت و منفی حیات وبی حیایی است.

2.بی حیایی والدین
«همان گونه که تربیت صحیح، حیا را تقویت می‌کند، تربیت ناسلام نیز سبب تضعیف حیا می‌شود. والدین و مربیان باید توجه داشته باشند رفتار آنان به عنوان الگو بسیار اثرگذار است.»
اساس بسیاری از بی‌شرمی‌هایی که در نوجوانان به چشم می‌خورد بی‌شرمی پدر و مادر در روابط است

3.رسانه‌های جمعی
رسانه‌های گروهی مانند، مطبوعات، کتاب، اینترنت، رادیو، تلویزیون، سینما، ویدئو، ماهواره، سی دی، بر فرهنگ جامعه اثر می‌گذارند رسانه تصویری به علت داشتن صحنه‌های نامطلوب، تأثیر زیادی بر حیای بینندگان خود می‌گذارد. این مسئله در مورد محصولات فرهنگی کشورهای غربی به ویژه آمریکا محسوس‌تر است و آگاهانه تلاش می‌کنند فرهنگ ابتذال، برهنگی و بی‌حیایی را جایگزین سازند.
مدیر آژانس اطلاعاتی آمریکا می‌گوید، «ما سعی می‌کنیم تا طرز تفکر انسان را توسط وسایل ارتباط جمعی تحت نفوذ قرار دهیم، به وسیله تماس‌های فردی، فرستنده‌های رادیویی، کتاب خانه‌ها، انتشارات و پخش کتاب مطبوعات، فیلم‌های سینمایی، تلویزیون نمایشگاه‌ها، تدریس زبان انگلیسی و سایر طرق.»گذشته از فیلم‌های مبتذل، فیلم‌های نسبتاً معمولی سینمای هالیوود و بالیوود نیز به دلیل نمایش روابط آزاد زن و مرد و پوشش زننده زنان بر روحیه حیای بینندگان تأثیر منفی می‌گذارند. ناگفته پیداست اگر فیلم‌های سینمائی و تلویزیونی ایرانی، اصول حیاو آزرم را در فیلم‌ها رعایت نکنند، به دلیل تشابه خاستگاه فرهنگی، بر مخاطبان تأثیر بسی زننده تری دارند. به راستی، چشم دوختن دختران و پسران و زنان و مردان در فیلم‌ها به یکدیگر، صحبت‌های عاشقانه پسران و دختران بدون اشراف پدر و مادر و بدون رعایت مسائل شرعی چگونه قابل توجیه است، این مسائل به ویژه در تلویزیون، با حذف چاشنی جنسی و عادی جلوه دادن این روابط صورت می‌گیرد تا تقابل جدی غیرت مندان را بر نینگیزد. بی‌شک دیدن این صحنه‌های مخالف حیا تنها به بی‌حجابی منحصر نیست، بلکه صحنه‌های خلاف ادب مانند پرخاش به والدین را نیز شامل می‌شود.

عناصر بی‌حیائی
 

1.نادانی و جهل
هر جائی که نادانی وجود داشته باشد، همان جا حضور بی‌حیائی نمایان است بسیاری از کسانی که خود را به پستی‌ها، آلوده می‌سازند و هیچ هویت و کرامتی برای خویش قائل نبوده، منزلت اجتماعی خود را می‌شکنند، نشانه‌های جهالت و کرامتی برای خویش قائل نبوده، منزلت اجتماعی خود را می‌شکنند، نشانه‌های جهالت و نابخردی را به همراه خود دارند. همچنین رعایت نکردن حریم دیگران و تجاوز به حدود در مقابل آنان نیز، نشانه جهالت است. شخصی که از حیاء برخوردار است هیچ گاه خود را آلوده نمی‌سازد و اجازه نمی‌دهد حرمت دیگران را نیز پایین آورده شود و در معرض شکستن قرار گیرد. از این جا می‌توان شناخت که همانگونه که بین عقل و کرامت، رابطه برقرار است، میان جهات و لئامت نیز رابطه وجود دارد.
امام علی (ع) می‌فرماید: «أوقحَ الجاهِل» ؛ «جاهل، چه قدر وقیح است.» اینگونه افراد نه تنها ارزش و مقامی برای دیگران قائل نیستند، بلکه بالاتر در برابر حق تعالی نیز به گردنکشی مشغول اند وحرمت خدا را نیز نگه نمی‌دارند از این جهت از خداوند هم شرم ندارد و گستاخی می‌کنند.
رسول اکرم (ص) در باب نشانه‌های جاهل می‌فرمودند:
«لایَستَحیِی مِنَ اللهِ وَ لایَذکُرُوه» ؛ «نه از خدا شرم می‌کند و نه او را یاد می‌کند.»
2.تکرار زیاد فعل قبیح
غفلت ورزی یا لغزش، موجب ارتکاب عمل قبیح می‌گردد. در مرتبه اول این عمل همراه با نوعی شرمساری و تفکر در مورد آن همراه خواهد بود. اما با تکرار این عمل ناپسند، سبب از بین رفتن زشتی آن کار می‌گردد و هنگامی که قبح و زشتی عمل از میان برود، دلیلی برای شرم وجود ندارد. امام علی (ع) در این زمینه می‌فرمایند: «قد کَثُرَ القَبیحُ حَتّی قَلَّ الحیاءُ مِنه»؛ «به تحقیق قبیح، افزایش یافت تا آن جا که حیا کردن از آن کاهش یافت.» بسیار دیده شده است کسانی که پی در پی مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته‌اند، شرم و خوف آن‌ها ریخته شده و حتی زبانشان نیز بی‌شرم گردیده است.
امام علی (ع) در این باره فرمودند: «مَن اُتِیَ فی عِجانِهِ، قَلَّ حَیاءُهُ و بذو لِسانُه» ؛ «مردی که مورد تجاز قرار گیرد، حیای او کم می‌شود و زبانش بی‌ادب می‌گردد.»
3.شکسته شدن آبروی افراد
یکی از کارهایی که حیا را در وجود آدمی بر می‌انگیزاند نگه داشتن حرمت میان فرد و ناظران است. حضور کلی شرم برانگیز است که برای فرد، دارای حرمت و احترام باشد. اگر میان آنان حرمتی وجود نداشته باشد، شرمی هم وجود نخواهد داشت. به همین جهت امام کاظم (ع) سفارش فرموده‌اند که: «تُذهِبِ الحٍشمُةَ بَینَکَ وَ بَینَ أخیکَ. أبقِ مِنها فَإِنَّ ذهاب‌ها ذَهابُ الحیاء» ؛ «حرمت میان خود و برادرت را از میان نبر. چیزی از آن را باقی بگذار، چرا که از میان رفتن حرمت، از میان رفتن حیاست.»
پس، آبروی افراد را بردن، خود عامل بی‌حیایی است. بسیاری از کارها از قبیل، اسرار را فاش ساختن، عیوب را بیان کردن و رسوا ساختن همدیگر سبب شکستن حرمت افراد شده و حیای او را برطرف می‌سازد.
4.نطف? ناپاک
ولادت ناپاک، یکی از عوامل بی‌حیایی است. این پدیده ممکن است به یکی از سه صورت زیر رخ دهد: یا به رابطه نامشروع است و یا اگر رابطه مشروع باشد، به آمیزش هنگام عادت ماهیانه برمی گردد و یا به مشارکت شیطان در انعقاد نطفه. در برخی روایات آمده که اگر هنگام آمیزش از پوشش استفاده نشود، فرشتگان شرم می‌کنند و دور می‌شوند و به جای آنان، شیطان حضور می‌یابد و در انعقاد نطفه، مشارکت می‌کند. امام صادق (ع) نیز فرموده که علامت مشارکت شیطان در انعقاد نطفه این است که کسی ناسزاگو باشد و از آنچه می‌گوید یا درباره او می‌گویند، باکی نداشته باشد.

5.علاقه به خودنمایی و شهرت
گاهی فرد به دلیل شهرت طلبی و خودنمایی دست به اموری می‌زند که حیاء او را می‌برد و این مطلب در بین کسانی که در اول راه هستند زیاد دیده می‌شود. امام صادق (ع) در این زمینه می‌فرمایند: «و الخائض فی مراتع الغی و ترک الحیاء باستحباب السمعه و الریاء و اشهرت و التصنع فی الخلق المتزیی بزی الصالحین» ؛ «به خاطر علاقه به شهرت و خودنمایی و پرآوازگی میان خلق در مرغزار گمراهی و بی‌حیای فرو رفته است.»
6.حاجتمندی از مردم
کسی که حاجتی از مردم می‌خواهد، رایگان به حاجت خود نمی‌رسد. بلکه بهای آن را با ریختن حیای خود می‌پردازد. در واقع «طلب نیاز از مردم بر عزت انسان چوب حراج می‌زندو حیاء را بر بادمی دهد.» بقول امام سجاد (ع) : «طَلَب الحَوائِجِ الَِی الناسِ مُذلَة الحَیاة و مُذهبة للحَیاء و اسِتحفَافِ بِالَوقَارِ» ؛ «طلب حاجت از مردم، باعث خواری در زندگی و از بین برنده‌ی حیا و کاهش دادن وقار است.»
البته اگر کسی مجبور شد و حاجتی خواست، باید مراقبت کرد که حیاء او نریزد. حکایت شیرینی از امام حسین (ع) نقل شده است که مردی از انصار نزد امام حسین (ع) آمد و حاجتی از حضرت می‌خواست، امام (ع) فرمود: «ای برادر انصاری، آبرویت را از درخواست کردن رودررو، نگاه دار، و نیازت را در نامه‌ای بنگار، آنگاه من چیزی به خواست خدا به تو می‌دهم که تو را شادمان و مسرور می‌سازد.»
آنگاه آن مرد نوشت: «یا اباعبدالله! من به فلان شخص، پانصد دینار بدهکار هستم، او به من فشار می‌آورد و خواهان طلب خویش است، با او سخن بگویید تا مهلتی به من بدهد.» امام (ع) چون این نامه را خواند، بلافاصله داخل منزل خویش شد و کیسه‌ای را در آورد که هزار دینار در آن وجود داشت. آنگاه حضرت فرمود: با پانصد دینار بدهی خود را بپرداز و با پانصد دینار دیگر روزگارت را سپری کن. نیازت را جز به سه کس ارائه مکن، کسی که دیندار، دین خویش را نگاه می‌دارد، انسان جوانمرد به سبب جوانمردیش حیا می‌کند و انسان شریف و ارجمند، می‌داند که تو آبرویت را با طلب نیاز نگاه نداشته ای، از این رو آبرویت را نگاه می‌دارد و تو را بدون برآوردن نیازت رد نمی‌کند. در این زمینه امام علی (ع) می‌فرمایند: «انی لاجل نفسی عنی ان یکون لهذا علی ید و اجلک ایضاً عنی ان یکون علیک ... لثوابه» ؛ «من نفس خود را فراتر از آن می‌انگارم که از این مردم طلب یاری کنم و تو را نیز والاتر از آن می‌بینم که از آن‌ها طلب یاری و منت کنی. من خواست? خویش را از آن صاحب ملک و ملکوت که از سؤال کردن و طلب حاجت از ا احساس ننگ نمی‌شود و از مورد تعرض قرار گرفتن پاداشش مورد حیا قرار نمی‌گیرد، طلب می‌کنم.»






  • paper | sales رپورتاژ | فروش رپرتاژ
  • فروش بک لینک فالو | خرید رپرتاژ